15. اندوه

ساخت وبلاگ

گاهی شما باید با یک غم عمیق روی قلبتان، زندگی کنید

باید غم را در اغوش گرفت انگار ک بچه ی تازه متولد شده‌تان است، بپذیرید ک جزئی از شماست هرچند ازاردهنده اما دوست داشتنی...


15. اندوه...
ما را در سایت 15. اندوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdisorganazedmind9 بازدید : 76 تاريخ : دوشنبه 25 ارديبهشت 1396 ساعت: 4:43

ک چقدر دلم تنگ است برایتان، 

اتفاق های خوب...

حرف های خوب...

ک این دل تنگی نه حد دارد نه ته...

من قربانی زندگیم؟! پس این همه زجر کشیدن برای چیست؟!ناگهان سر ببریدم تمام شود...

 دلم تنگ است برای ان ادمی ک بودم، من کجام؟


15. اندوه...
ما را در سایت 15. اندوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdisorganazedmind9 بازدید : 84 تاريخ : يکشنبه 24 ارديبهشت 1396 ساعت: 1:29

تصور کنید سرطان خیلی سختی گرفته‌اید و چیزی ب مرگتان نمانده... یکی از دوستانتان چون چندشش میشود پایش را در بیمارستان بگذارد و خیلی هم برایش مهم نیس ک بمیرید یا نه از وقتی بستری شده‌اید دیدنتان نیامده اما ب خاطر سرزنش دیگران و از روی رفع تکلیف سری بهتا 15. اندوه...
ما را در سایت 15. اندوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdisorganazedmind9 بازدید : 62 تاريخ : شنبه 23 ارديبهشت 1396 ساعت: 15:29

ی جنابی میگه

زندگی دیوانه ای بیش نیست، هرگاه بخواهد با نقشه‌ها، اهداف، محاسبات و باورهای ما مخالفت میکند... میخام بگم ببین چ وضیه دوتا دیوونه افتادیم بهم!

پ‌ن: انقدر بی‌نهایت خودخواهید ک همش از خودم میپرسم چرا نمیرم بگم واقعا دیگ نمیخوام باهات حرف بزنم! شما خوب و سر و دوس‌داشتنی منم بد و گند و مورد نفرت همه ولم کن ناموسن!

پ‌ن۲: بدترین نوع ترس روبرو شدن اجباری با ترسای گذشته‌س!

15. اندوه...
ما را در سایت 15. اندوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdisorganazedmind9 بازدید : 65 تاريخ : شنبه 23 ارديبهشت 1396 ساعت: 2:30

درستش این بود خدا ی دکمه off میذاش پشت لاله گوشمون ک ب مغز وصله، میزدیم خاموش میشد، خسته شدم دیگ!


15. اندوه...
ما را در سایت 15. اندوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdisorganazedmind9 بازدید : 58 تاريخ : پنجشنبه 21 ارديبهشت 1396 ساعت: 23:23

چقدر همه چیز انگار تنگ میشود، حجم اتاق، قلبم، گلو... ب سقف دستشویی نگاه میکنم... کاشی ها ابیند و خط‌هایی شبیه موج دارند، سقف دستشویی جای لک‌لک اب بود، درست مثل حباب های دریا... تصویرم در این دریای خیالی چقدر محزونش کرده بود... عین یک ماهی ک میان وسعت 15. اندوه...
ما را در سایت 15. اندوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdisorganazedmind9 بازدید : 58 تاريخ : چهارشنبه 20 ارديبهشت 1396 ساعت: 2:23

کاش یکی باشد هواسش ب روحمان باشد ک پیر نشود

روح ک پیر شود ادم با قلب تپنده میمیرد، با ریه ی جنبان...

فکر کنم یک روز وقتی لقمه صبحانه را در دهانم گذاشتم یا وقتی روی تختم دراز کشیده بودم، روحم مرد... یکی از همین روزها...

روح ک بمیرد، ادم با قلب تپنده‌اش هم زنده محسوب نخواهد شد...

15. اندوه...
ما را در سایت 15. اندوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdisorganazedmind9 بازدید : 68 تاريخ : سه شنبه 19 ارديبهشت 1396 ساعت: 12:36

راستش نفهمیدم چرا اسمش دیوار چهارمه، شاید باید ی بار دیگ ببینم...  دیالوگایی ک دوس داشتم - ولی ب من پاسپورت ایرانی ندادن، گفتن اسرائیل رفتی، گفتم خب کارمه همه جا رفتم، مکه‌م رفتم -همه المانیا حتی اوناییک تا چارسالگی المان زندگی کرذن بلدن این جمله رو 15. اندوه...
ما را در سایت 15. اندوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdisorganazedmind9 بازدید : 71 تاريخ : دوشنبه 18 ارديبهشت 1396 ساعت: 17:23

همان یک وقت هایی ک در دل ادم انگار تروریست ها کشتار دسته جمعی راه انداخته‌اند، صدای تیر و شیون امیخته میاید از دلم...


من، بی سرانجامم

15. اندوه...
ما را در سایت 15. اندوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdisorganazedmind9 بازدید : 58 تاريخ : دوشنبه 18 ارديبهشت 1396 ساعت: 10:59

ببین خدایا بیا یک معامله کنیم

تحمل این روزهای سخت با من بوده، تحمل این حجم درد ک فرای فرای منست با من بوده، تحمل حرف ها و ادم ها با من بوده، گریه های شبانه و سردرد های روزانه بامن بوده

تو بیا همینجا، بردار این روح خسته را، بردار این روح ازرده را ارامش کن

ارامش کن یا با خودت ببر، ببر ک هیچ چیز دیگری برایم نمانده جز تو، هیچ چیز اینجا بدرد من نمیخورد، هیچ چیز برای من نیست، بیا ک میدانی دیگر نمیتوانم، بیا و رهایم کن، من لیوان سرریز شده‌ام

15. اندوه...
ما را در سایت 15. اندوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdisorganazedmind9 بازدید : 28 تاريخ : يکشنبه 17 ارديبهشت 1396 ساعت: 12:59

شاید پیامبری... از وقتی امدی بیشتر با خدا حرف میزنم... دلتنگ روزهای خوبم... من و خدا باهم دوست نداشتن را تمرین میکنیم... این منم ک خودش خودش را زنده زنده دفن میکند... تو پیامبری باش ک با زنده ب گور کردن مخالفی... من و خدا باهم دوست نداشتن را تمرین می 15. اندوه...
ما را در سایت 15. اندوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdisorganazedmind9 بازدید : 50 تاريخ : يکشنبه 17 ارديبهشت 1396 ساعت: 12:59

بغلم ک کرد دلم میخواست دنیا تمام شود، دلم میخواست همانجا، همان لحظه دنیا تمام شود...

دلم میخواست بگویم مامان دارم روزهای وحشتناکی را تحمل میکنم بیشتر بغلم کن، بگذار طولانی تر شود اغوشت، مامان دارم تمام میشوم..‌

زندگی مرا گوشه رینگ گیر اورده و مشت هایش را نثارم میکند، جدن ک انسان ن ب خاطر استعداد هایش بلکه ب خاطر حجم زیاد تحمل اندوه و تنهایی اشرف مخلوقات نام گرفت..

15. اندوه...
ما را در سایت 15. اندوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdisorganazedmind9 بازدید : 60 تاريخ : يکشنبه 17 ارديبهشت 1396 ساعت: 12:59

من یک گلدان کاکتوس داشتم، ماهی یکبارهم اب نمیدادی اخ نمیگفت، واقعا صبور بود، تا اینک کم‌کم یادم رفت و کاکتوس صبورم خشک شد... من یک گلدان حسن یوسف دارم، خیلی حساس است، با کوچکترین تغییری، رنگ گلبرگ هایش عوض میشود، اینک برگ های پاینش براثر زردشدن بریزند یا پژمردگی فرق دارد و حسن یوسفم یکبار دارد میگوید ک هوا سرد است و بار دیگر میگوید کمتر ب من اب بده... ب خودم فکر میکنم... من تلفیق حسن‌یوسف و کاکتوس 15. اندوه...
ما را در سایت 15. اندوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdisorganazedmind9 بازدید : 64 تاريخ : يکشنبه 10 ارديبهشت 1396 ساعت: 16:31

اینها درسهاییست ک من این مدت گرفته‌ام، با شما ب اشتراک میگذارم: تابحال هرگز ب ارزش انتخاب ادم‌ها نرسیده بودم... ادم های کوچک شما را حقیر میکنند و این اتفاق ارام ارام می‌افتد، بنابراین شما متوجه نمیشوید! دنیا مسابقه نیست، هرکجا ک حس کردید وارد رقابتی شدید ک در شأنتان نیست کنار بکشید خیلی راحت! هرگز اجازه ندهید ذهنیت دیگران از شما محدودتان کند... همینطور ذهنیت خودتان... اگر دیگران میگویند شما مهرب 15. اندوه...
ما را در سایت 15. اندوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdisorganazedmind9 بازدید : 42 تاريخ : يکشنبه 10 ارديبهشت 1396 ساعت: 16:31

دلم گرفته دلم عجیب گرفته و هیچ چیز  مرا از هجوم خالی اطراف نمی‌رهاند و فکر میکنم که این ترنم موزون حزن  تا ب ابد شنیده‌ خاهد شد... سهراب سپهری حقیقتش اینست ۲۰ تومن پول خط جدید دادم و ب چ مکافاتی نگذاشتم هیچکس بفهمد! ک از آنها ک نه از خودم فرار کنم! همین! حالا نمیدانم باید ب فرار ادامه داد؟؟ چقدر همه چیز پیچیده است تابحال شده خیلی خیلی زیاد برای خودتان نگران باشید؟!  میخواهم یک اعترافی بکنم دلم بغ 15. اندوه...
ما را در سایت 15. اندوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdisorganazedmind9 بازدید : 57 تاريخ : يکشنبه 10 ارديبهشت 1396 ساعت: 16:31

اینک نقطه ضعفهای دیگران را میدانید و از آن استفاده میکنید هیچ چیز را اثبات نمیکند! هیچ چیز را... جز اینک شما ادم قابل اعتمادی نیستید.. اینک پشت شعرها و حرف‌های دیگران قایم میشوید هم از شما یک علاقه مند ب تفکرات نخواهد ساخت.. خدای من چقدر این جوامع انسانی با انسانی بودنشان فاصله دارند! اما  فقط مورد اول! فقط مورد اول! از نقطه ضعفها استفاده نکنید، اینجا میدان نبرد نیست همه ما بازنده‌ایم.. امیدوارم و 15. اندوه...
ما را در سایت 15. اندوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdisorganazedmind9 بازدید : 43 تاريخ : يکشنبه 10 ارديبهشت 1396 ساعت: 16:31

اینک من یک ادم متفاوتم ایجاب میکند ادای شکست خورده هارا درنیاورم (پست های قبلی پاک شد:)) حال من انقدر خوب است ک اگر  فکر کنم امروز باران فقط ب خاطر من امد خودشیفتگی محسوبش نکنید این دیالوگ ها از فیلم جکی است، نمیدانم چقدر از اینجور فیلم ها دوست دارید اما ناتالی پورتمن فوق‌العاده ی من در ان نقش اصلی بود پس پیشنهاد میدهم ببینید: شاید تاریکی هرگز از بین نره اما همیشه انقدر رو دلت سنگینی نمیکنه... دو 15. اندوه...
ما را در سایت 15. اندوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdisorganazedmind9 بازدید : 70 تاريخ : يکشنبه 10 ارديبهشت 1396 ساعت: 16:31

خودشان هم میدانند یک نماینده‌ی با وجدان هزاربار بیشتر از یک هنرمند بی‌وجدان شرف دارد و اسلحه‌ای دارند ک کسی در مقابل ان قادر ب مقاومت نیست؛ آگاهی ب اینک یک هنرمند غیر از کاری ک میکند نمیتواند بکند، ب عنوان یک نقاش نقاشی کند، ب عنوان دلقک دائما درحال کوچ باشد و از گرانیت یا سنگ چیزهای ماندنی بتراشد. یک هنرمند مثل زنیست ک کاری جز عشق ورزیدن نمیداند و گول هر نره‌خر کوچه‌گرد را میخورد. زن‌ها و هنرمندا 15. اندوه...
ما را در سایت 15. اندوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdisorganazedmind9 بازدید : 69 تاريخ : يکشنبه 10 ارديبهشت 1396 ساعت: 16:31

توی فیلم استیو جابز، ی تیکه بعد از اینک استیوجابز و جان اسکالی باهم اشتی میکنن، جابز همونطور ک داره میره بره رو سن ب اسکالی میگ چکارا ک باهم نمیتونستیم انجام بدیم... جان اسکالی همونطور ک داره رفتنشو تماشا میکنه حرفشو با افسوس زیادی تکرار میکنه... شما بعنوان ی مخاطبم افسوس میخورین ک احتمالا اگ جابز و اسکالی باهم همکاری داشتن و شبای مزخرفی رو براهم رقم نمیزدن چ گوشیا و چ کامپیوترایی ک تو خونه هامون 15. اندوه...
ما را در سایت 15. اندوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdisorganazedmind9 بازدید : 59 تاريخ : يکشنبه 10 ارديبهشت 1396 ساعت: 16:31

چرا همیشه لذت کارایی ک نباید بکنیم بیشتره حتی اگ خیلی کم و کوچیک باشه؟! 


ببخشید ک اونقد ک ازم انتظار دارین خوب نیسم!:)

15. اندوه...
ما را در سایت 15. اندوه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdisorganazedmind9 بازدید : 30 تاريخ : سه شنبه 5 ارديبهشت 1396 ساعت: 12:51